۱۳۸۲/۰۱/۲۸

کدوم شب ؟

من که گفتم به نظراتتون احترام میذارم . شما باور نکردین !!
این شعرو مثل بچه ای که ندارم دوست دارم !

کدوم شب اومد؟ که نازنینی , بیاد به بالین من , هراسون
بیاد بشینه تو آرزوهام , بگه از عشق , از امید و ایمون
کدوم شب اومد که ماه نباشه, جهان همش سرد وتیره باشه
ولی تو قلب من شکسته , یه آرزو آرمیده باشه
کدوم ستاره کدوم چکاوک , بگم که امشب , بیاد بخوابم
با هم تا صبح و طلوع خورشید بگیم از احوال هر دو عالم
کدوم سبک بال پر طلایی , بگم که امشب با من بمونه
بشینه تو دست من یه امشب , با هم بسازیم یه آشیونه
کدوم خدا امشب آرمیده , تا من براش یک سبد بسازم
که صبح بگیرم ازش یه قالب, بشه بت من بهش بنازم
کدوم هوایی , کدوم پیمبر, قرارمعراج , داره امشب
بذاره دست منو تو دستاش بریم با هم تا ستارهء شب
کدوم زمستون میاد که من هم , با برگهای تو بمیرم
بهار که برفا میرن منم چون شکوفه های توجون بگیرم
کدوم بهار میشه زیر بارون, سیراب باشم از طبیعت
شبا که میرم تو دشت و جنگل دلم سبک باشه از طراوت
چگونه شعریست اینکه گفتم, شرار روح است وشعلهء من
باید بسوزم , تا وقتی دائم , اسیر خاکم , اسیر این تن

1377

هیچ نظری موجود نیست: