۱۳۸۲/۰۲/۰۲

رویا

ای پاکدامن, روح جان افروز دل ها
ای ماهرخ , آشفته گیسو, دلبر ما
ما , از کنار آرزوها مان گذشتیم
ای نازنین شوخ چشم, ای دل فریبا
باید بتابی , ای طلوع نیک بختی
باید بروبی از سر ما سایه ها را
ای اوج مستی روح هستی شبنم عشق
ای شعله جانسوز ما در اوج سرما
ای ابر فروردینم ای رویای باران
اینباراز روحم بشوی این کینه ها را
این بار از الفت بگو از شور ایمان
اینبار از جا خیز واحیا کن صفا را
ای مظهر پاکی طنین گرم احساس
اینبار چون آیینه کن این سینه ها را
یاد آمدم زان شام آخر غرق اندوه
از موجها فرسوده رودر روی دریا
یادآر در آن نیمه شب با من چه گفتی :
آسان به عشقت سوختم این لحظه ها را
این بار دیگر می روم آن سوی دریا !
ای شاهد دل مرده , تنها باش , تنها !

1372 گوشه گیر

هیچ نظری موجود نیست: