یادگاری
این مطلب مال فروردین سال پیشه . اون روزایی که واقعا نمیدونستم سال دیگه عید کجام . پیش خانواده یا ... پشت میله ها . اون روزا خیلیها فکر میکردن این نوشته ها همش شوخیه طنزه ولی من میدونستم که اصلا این جوری نیست . حالا فروردین 83 هم اومده من این بیرونم دارم یواش یواش بدهی ها رو میدم و خبر ندارم از فروردین سال بعد . خیلی سال سختی بود این سالی که گذشت با همه ی بالا و پایینش ولی بهر حال گذشت ممنون از دوست هایی که خیلی به من کمک کردن که راحت تر بگذره و مادر خوبم .ممنون.
falling dawn
فروردین 1380 خیابان جردن , برج افرا
خانم منشی : خیر قربان , بنده گفتم بهشون , چرا متوجه نمیشین ؟ میگن اقتصادی نیست .نمیدونم , شما که متوجه نمیشین , گوشی خدمتتون با مدیر عامل شرکت صحبت کنین . جناب گوشه گیر , آقای شریفی مدیر قسمت رایانه شرکت ماهان شتر پشت خطن .
گوشه گیر : سلام قربان . شوخی میفرمایید , نه با این شرایط که شما میگید برای ما صرف نمیکنه . نه قربان من موتوری شرکتو هم با این شرایط نمیفرستم ماهان ....
فروردین 1381 ستارخان , ساختمان بهنوش
مشتری : گوشه گیر خان , این هندیم کیفیتش خیلی بد بودا .
گوشه گیر : چشم خانم اونو پولشو با ها تون حساب نمیکنم . میخواین ایندفعه که علی میاد بدم این جیمز باند جدید رو براتون بیاره . کیفیت , دی وی دی , خش هم نداره خیالتون راحت باشه .کل فیلما رو همون یه هفته حساب میکنم .
فروردین 1382 امام حسین , خیابان شهرستانی
مشتری : بابا مگه من هشتصد تومن طی نکرده بودم ؟ واسه چی هزار تومن ورداشتی ؟
گوشه گیر : اولا گفتی شهرستانی نگفتی کجای خیابون که . حالا که اینجا رسیدیم می گی آخر خیابون .ثانیا گفتی عجله داری , کلی آرتیست بازی واست در آوردم . ثالثا بابا جون بچه هات آقایی کن این دویست تومنو بده دیگه .زور به اونجات میاد ما دو زار بیشتر بگیریم لوطی .
فروردین 1383 .........................
اصغر دیزل : بابا گوشی جون گندشو دیگه در آوردی . من و بقیه بچه ها تو بند پول رو هم گذاشتیم واست از تعاونی زندان شوما خریدیم اون جورابای بیصاب مردتو بشوری . بابا حتما باید بریم وکیل بندو بیاریم .آخه گوت بزنن خودت نمیشوریشون خوب بده به این جعفر گه مال, ما یه پولیم بهش میدیم برات بشوره . بابا اینجا شده زندان با اعمال شاقه . خفه شدیم از بوگند . در بیار اون لجنا رو دیگه .
گوشه گیر : برو بابا حال نداری !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر