۱۳۸۲/۰۶/۱۸

از دل برود هر آنکه از ديده برفت

سلام
بی مقدمه, خيلی جاتون خالی بود .
کجا خالی بود ؟
کنسرت عليزاده ديگه .
يه شب خوب .يه هوای عالی . يه محيط دلپذير . يه ساز بی نظير و فوق العاده گوش نواز به نام دودوک و دو نوازنده ی فوق العاده .حسين عليزاده و ژيوان گاسپاريان .
و يه حس فوق العاده ی ديگه اينکه , بليط کنسرت رو يه دوست خوب , به صورت کاملا غير منتظره بهتون هديه کرده باشه . يعنی يه سورپريز ديوانه کننده . گرچه جای خالی خودش خيلی ناراحت کننده باشه شب کنسرت .
راستش رفته بودم وبلاگ بزرگ و ديدم يه مطلب راجع به کنسرت نوشته که خيلی انتقادی بود .
حالا از گرون بودن بليط کنسرت بگذريم که جناب بزرگ روشون نشده ازش انتقاد کنند و احتمالا دليل اصلی اينکه کنسرت بهشون نچسبيده همين بوده .(اينو با لحن طنز بخونين لطفا ) ميرسیم به اينکه منم با يه سری از حرفاش موافقم .
مثلا اينکه منم از اين ساز سلانه خوشم نيومد و به دلم نچسبيد . و متاسفانه اولين بار بودش که از تکنوازی عليزاده اون لذت هميشگی رو نبردم و يا اونکه فضای باز از تمرکز آدم موقع اجرا کم ميکنه , به نظر من هم حرف بی ربطی نبود . ولی نميدونم چرا به اون طرف قضيه اشاره نکرده .
ميدونين انصافا اين دودوک با اون نوازنده محشرش , معرکه بود . بی نظير بود . ديوانه کننده بود و منو با خودش برد به اعماق تاريخ . به کوهستان , به دريا , به اوج شادی و به نهايت غم .
و ممنونم از حسين عليزاده که اين آدمو با خودش به ايران آورده و باعث شد که اين همه ديوونه بشم .
در ضمن در قسمت دوم کنسرت که هم نوایی و هم نوازی داشت تنظيم بی نظير ساز ها که کار عليزاده بود به شدت نمايان و لذت بخش بود .
خوب مطلب تموم شد . حالا حتما ميپرسین که اين حرفا چه ربطی به تيتر قضيه داشت . اين يه خورده خصوصيه .
ميدونين من فکر ميکردم اين جناب بزرگ وقتی بدون من بره کنسرت عليزاده اول ياد جای خالی من ميفته و جای منو خالی ميکنه .اما زهی خيال باطل که اونجا ياد همه بر و بچ افتاده الا گوشه گير .
منم حسوديم شد . آره مگه ما دل نداريم . داريم . خيلی نازکشم داريم !!!!!
حالا متوجه شدين اون تيتر بی ربط واسه چيه ؟!!!

هیچ نظری موجود نیست: